به همین سادگی
تمام پنجره را غرق حسن یوسف کن
دل اهالی این کوچه را تصرف کن
قدم بزن وسط شهر باصدای بلند
به عابران پیاده غزل تعارف کن
و بی بهانه تبسم کن و نگاهت را
شبیه آینه ها عاری از تکلف کن
سپس به مجلس ترحیم یک غریبه برو
و چشم های خودت را پر از تاسف کن
صدای ضبط , اتوبان , هوای بارانی
به خود بیا! نرسیده به قم توقف کن
سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!
بهشت را به همین سادگی تصرف کن
# برگرفته از مجموعه ی رقعه ، سروده ی سید حمیدرضا برقعی.
http://yeksabadsib.blog.ir/