پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.از او پرسید : آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد.
سلام بر شهید عزیز مصطفی احمدی روشن
تو که قلب تپنده ی رآکتور بودی، تو را برداشتند و به جای تو بتن ریختند!!!
سالروز شهادتت ای عزیز سرافراز تاریخ گرامی باد...
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، «لاریسیا هاوکینگز» استاد مسیحی کالج «ویتون» ایالت ایلینوی ماه گذشته میلادی بعد از آن خبر ساز شد که با حجاب اسلامی به یک مدرسه مسیحی رفت.
این استادیار علوم سیاسی در 15 دسامبر 2015 به مرخصی اجباری فرستاده شد و به او گفته شد که باید درباره اظهاراتی که در حمایت از مسلمانان گفته تحقیقاتی صورت گیرد.
او تنها به این دلیل اخراج شد که در همبستگی با مسلمانان، یکسری مفاهیم دینی اعلام کرده بود و به ارتباط مسیحیت و اسلام اشاره کرده بود و مجبور شده بود که درباره آنها توضیح دهد.
این استاد دانشگاه در 10 دسامبر تصویری از خود را در صفحه فیسبوکش با روسری گذاشته بود و نوشته بود: «من همسایه مسلمان خود را به دلیل آنکه آمریکایی است دوست ندارم. من عاشق همسایه مسلمان خود هستم زیرا او به موجب کرامت انسانیاش، شایستگی دوست داشتن است».
وی در ادامه افزوده بود: «من با همسایه مسلمان خود اتحاد انسانی دارم زیرا ما از یک خاک رس به وجود آمدیم. من با مسلمانان اتحاد دینی دارم زیرا آنها مثل ما مسیحیان کتاب دینی دارند. همانطور که پاپ فرانسیس گفت، ما یک خدا را پرستش میکنیم».
بعد از حادثه تیراندازی «سن برناردینو» کالیفرنیا که در آن یک زوج با افکار داعشی 14 نفر را به ضرب گلوله کشتند، جو بدی علیه مسلمانان به راه افتاد و این استاد مسیحی اعلام کرد: «من تمامی زنان را دعوت میکنم که به هر دلیلی با خواهران مسلمانان خود همبستگی پوشش حجاب برقرار کنند».
برادر شهید علمالهدی در پاسخ به اینکه اگر امروز شهید علمالهدی در دانشگاهها بود چه سفارشی میکرد، گفت: شهید علمالهدی جز به داشتن بصیرت و پیروی از ولایت فقیه و ایستادگی مقابل دشمن چیزی سفارش نمیکرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، 16 دی ماه هرسال فرصتی است برای به خود آمدن دانشگاه ها و اینکه دانشگاه ها بدانند به چه سمتی باید جهت قطب نمایی خود را تنظیم کنند.
16 دی ماه هر سال یادآور دانشجویانی است که در مکتب خمینی درس شجاعت و ایثار را آموخته و هویتی نو و ماندگار برای دانشگاه ها خلق کردند.
شهید سیدحسین علم الهدی سال 1338 در خانواده مرحوم آیت الله سید مرتضی علم الهدی یکی از علمای مبارز خوزستان دیده به جهان گشود و از شش سالگی شروع به آموختن قرآن کرد و در 11 سالگی شروع به تشکیل کتابخانه و جلسات سخنرانی و تدریس قرآن در مساجد اهواز کرد.
غیرت و تعصب دینی حسین به گونهای بود که هیچ رفتار غیر اسلامی را برنمیتابید. او با نصب اعلامیهها در رهبری تظاهرات در دانشگاه فردوسی مشهد نقش عظیمی ایفا کرد. حسین پس از زلزله طبس در کمک به آسیبدیدگان و بسیج کمکهای عمومی نقش فعالی داشت و از آنجا که با هوش سرشار خود از هر موقعیتی، فرصتی برای مبارزه میساخت، به هنگام ورود شاه معدوم و همسر فراریاش به طبس، تظاهرات عظیمی علیه آنان به راه انداخت.
حسین در قبل از انقلاب سازمان موحدین را با چند تن از دوستان همفکرش تشکیل داد و به اطاعت از امام راحل (ره) به مبارزه با طاغوت میاندیشید و در مقابل آتش زدن مسجد جامع کرمان توسط عوامل رژیم، شهربانی کرمان را به آتش کشید و به اهواز بازگشت.
با مشاهده جنایات رژیم سابق به فکر مبارزه افتاد که مزدوران شاه با تلاش زیاد دستگیرش کردند و مورد شدیدترین شکنجهها قرار دادند که کوچکترین اعترافی از حسین نشنیدند؛ با این حال او را محکوم به اعدام کرده و به عنوان جوانترین زندانی سیاسی، روانه زندان کردند.
سید حمید علم الهدی، برادر شهید سیدحسین و استاد دانشگاه تهران است که به دلیل هم سن و سالی با او رابطهای نزدیک داشته و یقینا روایت او از زندگی برادر شهید خواندنی است، گفت و گویی را با برادر این شهید درباره فعالیت های شهید علم الهدی انجام دادیم.
از خاطرات دوران کودکی با شهید علم الهدی بفرماید؟
سید حسین از دوره کودکی خیلی پرتحرک و اهل ورزش بود و جاذبه عجیبی داشت، جاذبه حسین به قدری بود که تا به مدرسه وارد میشد خیلی از بچهها به دورش جمع میشدند.
شهید علم الهدی، در دبیرستانهای شاهپور اهواز (شهید مصطفی خمینی) و بزرگمهر (شهید محمد علی حکیم) انجمن اسلامی دانش آموزی را تشکیل داد و حتی کتابخانههای مدرسه را مجهز به کتب اسلامی میکرد و چون صدا و قلم خوبی داشت در کارهایی مانند تئاتر، نمایشنامه خوانی و روزنامه دیواری مدارس فعالیت میکرد.
در واقع حسین پایهگذار فعالیت انجمن اسلامی دانش آموزی در مدارس اهواز بود.
در مورد فعالیتهای شهید هم، البته حسین بیشتر کارهایی را که انجام میداد به کسی نمیگفت؛ اما ما به دلیل نزدیکی سن و سال ارتباط خوبی داشتیم.
برای مثال یکی از خاطرات جالبی که با هم داشتیم مربوط میشد به نخستین دستگیری حسین توسط عوامل شاه در اهواز بود؛ عاشورای سال 1353 حسین توانست یک راهپیمایی را با حضور 200 تا 300 دانش آموز در مرکز شهر اهواز ساماندهی کند.
ما راهپیمایی را از مدرسه جعفری در خیابان امام خمینی(ره) فعلی نبش خیابان باغ شیخ آغاز کردیم و پس از حضور در «خیابان 30 متری» به سمت پل سیاه و حرم علی بن مهزیار رفتیم از آنجا وارد «خیابان 24 متری» شدیم.
در زمان شاه در «فلکه شهدا» که آن موقع مجسمه محمدرضا شاه نصب بود مردم برای سینه زنی جمع میشدند و ما وقتی به فلکه رسیدیم از کنار مسجد آیت الله شفیعی میخواستیم حرکت کنیم که متوجه حرکت نیروهای ساواک شدیم برای همین بین جمعیت رفتیم تا ما را دستگیر نکنند.
بعد از این راهپیمایی بود که حسین را به عنوان یکی از طراحان تظاهرات دستگیر کردند و چند روزی را در زندانی که در منطقه «چهارراه زند» اهواز بود، بازداشت کردند. جالب اینجاست وقتی برای ملاقات با حسین به زندان رفتیم میگفت: چیزی نیاز ندارم فقط برای من یک قرآن کوچک بیاورید.
برادرمان تا مقطع دیپلم در اهواز مدرسه رفتند و بعد رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد قبول شدند و ترم قبل جنگ به دانشگاه شهید چمران (جندی شاپور سابق) انتقالی گرفتند و در واقع دو ترم مشهد بودند و یک ترم هم در اهواز در دانشگاه بودند.
شهید علم الهدی در دوره طاغوت چندبار به دلیل فعالیتهای مبارزاتی دستگیر شد؟
به غیر از بازداشت پس از راهپیمایی روز عاشورا که گفتم، دو بار دیگر به بهانه شکستن حکومت نظامی بازداشت شد. دفعه نخست زیاد مهم نبود و پس از چند روز آزادش کردند؛ اما در بازداشت دوم خیلی شکنجهاش کردند. وقتی به ملاقاتش رفتیم به ما گفت که تا چهار روز دیگر اعدامم میکنند؛ اما تا آن روز هم خدا «کریم» است.
بعد از چند ماه زندانی چون سن ایشان زیر 18 سال بود ساواک حسین را آزاد کرد.
البته قبل از انقلاب یک سیرک مصری بود که نمایش مبتذلی در اهواز برگزار می کرد که شهید علم الهدی مانع آن شد و این هم یکی دیگر از اقدامات شهید علم الهدی قبل از انقلاب بود.
می خواستند سیدحسین را به چه جرمی اعدام کنند؟
ماموران ساواک حسین را در خیابان فعلی فلسطین اهواز بین پل نادری که الان نامش پل شهید علم الهدی است، دستگیر کردند. او در آن شب به همراه چند نفر از دوستانش برنامه ریزی کرده بودند که به فرمانده ارتش آن موقع در خوزستان که در آن مکان ساکن بود، ضربه بزنند.
به خاطر این موضوع حسین را خیلی شکنجه کردند و تا پای اعدام هم رفت که به لطف پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان زندانی سیاسی آزاد شد.
جالب اینکه بدانید پس از انقلاب حسین مأمور شکنجه خود را بخشید و میگفت امام خمینی (ره) فرمان عفو عمومی برای ارتشیها صادر کردهاند و من هم از این شخص میگذرم.
از انس شهید علم الهدی با قرآن و نهج البلاغه که در مورد ایشان مشهور است برایمان بگوئید.
حسین به طور رسمی حافظ قرآن یا نهج البلاغه نبود؛ اما تسلط کاملی بر این دو کتاب داشت.
شاگردانی که در کلاس نهج البلاغه حسین شرکت میکردند میگفتند که تا به یک موضوعی از نهج البلاغه یا قرآن اشاره میکردیم، حسین زود به آیات پیرامون یا موضوعات مشابه آن و آدرس دقیقشان در قرآن و نهج البلاغه اشاره میکرد.
درباره فعالیت های دانشگاهی شهید علم الهدی برایمان بگویید؟
دانشگاه را سال 56 با رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد آغاز کرد. در آن دوران گروه های غیر مذهبی و چپ های مارکسیست خیلی قدرت داشتند و دانشگاه رد قبضه آنها بود. شهید علم الهدی در آن دوران مبارزه های فکری می کردند و آنقدر مسلط به مبانی اسلامی بودند و مطالعه داشتند که اساتید چپ و مارکسیست در حضور وی جرات حرف زدن نداشتند.
در حوزه مسائل سیاسی هم خیلی فعال بود و در دانشگاه یکی از نیروهای فعال مذهبی بود و بین مسلمانان شناخته شده بود و وزیر فعلی بهداشت جناب هاشمی و معاون صدا و سیما جناب پورمحمدی با ایشان در آن دوره همکاری می کردند.
آن موقع در دانشگاه ها فقط یک پایگاه و کانونی برای دانشجویان مسلمان وجود داشت و آن انجمن اسلامی دانشجویان بود و در آن دوران حتی گروه های امروزی مثل مجاهدین خلق با انجمن اسلامی بودند که بعد انقلاب جدا شدند و گمراه گشتند.
حسین یک عضو ثابت و فعال انجمن های اسلامی بود و در این تشکل ها مرتب فعالیت می کرد.
درباره نحوه ارتباط گیری شهید علم الهدی با رهبر انقلاب بفرماید؟
آیت الله خامنه ای در آن دوران جلسات تفسیر قران در مسجد کرامت مشهد داشت و جلسات بسیار جوان پسند بود و یکی از پایگاهها و محل تجمع های نیروهای جوان و مذهبی بود.
حسین در مشهد مرتب در این جلسات حاضر می شد و حضور فعال داشت و جلسات تفسر قران را یادداشت و تکثیر می کردند و در واقع از دوران دانشجویی با رهبر انقلاب ارتباط داشتند و بعد از جنگ هم مقام معظم رهبری دورباره در اهواز با ایشان ارتباط داشتند.
به بعد از پیروزی انقلاب و روزهای جنگ برویم، درباره فعالیت های شهید علم الهدی بفرماید؟
شهید علم الهدی چون قبل انقلاب دوره های حفاظتی رو دیده بودند در 12 بهمن 57 که امام خمینی وارد کشور شدند، جز حلقه اصلی محافظان امام بودند و در آن مدت در تهران خدمت امام بودند.
یکی از مباحث مهمی که در همان اوایل پس از انقلاب و در دوران تصویب قانون اساسی کشور شهید پیگیری می کرد طرح ولایت فقیه بود. این طرح و وظایف و اهمیت ولایت فقیه در قانون اساسی نبود.
شهید علم الهدی خیلی نگران و ناراحت این مسئله بود برای همین چون به مسائل فقهی و زبان عربی تسلط داشت طرح ولایت فقیه را از کتاب ولایت فقیه امام خمینی (ره) استخراج کرد و به آیت الله جزایری که نماینده مجلس بودند رساند.
در ابتدا خیلی استقبال نشد ولی حسین انقدر پیگیری کرد که با حمایت های آیت الله جزایری این طرح مهم و نورانی در قانون اساسی گنجانده شد.
در همان دورانی که قانون اساسی در حال تصویب بود شهید علم الهدی هر روز در مسجد آیت الله جزایری اهواز مردم و جوانان را جمع می کرد و درباره مبانی اصول قانون اساسی توضیح می داد و مردم را روشن و قانع می کرد.
شهید علم الهدی چگونه بحث دیدار عشایر عرب خوزستان با امام خمینی را پیگیر شد؟
حسین در ایام جنگ در دبیرستان پروین اعتصامی مسئول ساماندهی امور رزمندگان بود؛ اما پس از شهادت شهید اصغر گندمکار که دوستش بود به هویزه اعزام شد.
او وقتی در هویزه مستقر شد بسیاری از مشکلات مردم این شهرستان را از نزدیک دید و به ویژه در مسئله تأمین غذا به مردم محروم آنجا کمک میکرد که غذای آنها از دیگر شهرستانها تأمین شود.
رابطه نزدیکی که بین حسین و عشایر آن منطقه به وجود آمد سبب شد حسین به فکر این باشد که مردم عرب خوزستان را به دیدار امام خمینی(ره) ببرد، چون معتقد بود این دیدار و ارتباط بین مردم و امام خمینی (ره) بسیار موثر و مفید برای حفظ انقلاب است.
صدام آن موقع میگفت که من برای خدمت به مردم خوزستان به ایران حمله کردم و شهید علم الهدی میخواست این را به جهانیان ثابت کند که عشایر عرب خوزستان پایبند به امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی هستند. به همین دلیل بود با تحمل مشکلات و سختیهای این کار، یک هزار نفر از مردم خوزستان را با قطار به جماران برد.
در آن مقطع و زیر موشک و بمباران که سوخت هم پیدا نمی شد حسین بیش از 1000 نفر از سران عرب را ساماندهی و خدمت امام خمینی بردند که واقعا به لحاظ استراتژیک کار بسیار ارزشمندی بود.
حسین در این دیدار به حاج صادق آهنگران اصرار میکند که مداحی کند و آقای آهنگران قطعه «ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود» را اجرا کرد، پس از اجرای این قطعه حاج صادق آهنگران از طرف صداوسیما دعوت به همکاری میشوند.
هنوز معلوم نیست در هنگام دیدار عشایر عرب با امام به کجا رفته پس از اینکه مراسم تمام شد مادرم که همراه ما در جماران بود از حسین پرسید کجا بودی که ندیدمت و حسین با خنده پاسخ داد «کار باید برای خدا باشه» حسین پشت ستونی قایم شده بود که در تلویزیون دیده نشود.
درباره جنگ در هویزه بفرماید؟
شرایط جنگ در هویزه خیلی سخت بود. بنی صدر اعتقادی به بسیجی ها نداشت و برای همین نه سلاح و نه آذوقه به بسیجی ها نمی داد و می گفت بسیجی ها جنگیدن بلد نیستند و شهید علم الهدی یک مقدار سلاح از طریق آیت الله خامنه ای که آن موقع در شورای دفاع بودند، تهیه کرده بودند.
حسین در روز اول که در هویزه با یارانش و با دست خالی در برابر لشگرهای مجهز عراقی اسیر شده بودند روز اول بیش از 800 عراقی را اسیر کردند و به نیروهای خودی تحویل دادند؛اما در روز دوم محاصره عراقی با شدت تمام حمله کردند و حسین و یارانش را به شهادت رساندند.
چون بعد از شهادت حسین منطقه هویزه سقوط کرد تا 18 ماه از شهدا خبر نداشتیم و بعد از اینکه منطقه آزاد شد به هویزه رفتیم؛اما خوب جنازه ها معلوم نبودند و ما شهید علم الهدی را از قرانی که به همراه داشت شناسایی کردیم.
مراسم تشیع جنازه ایشان با وجود موشک باران عراقی ها با شکوه تمام برگزار شد و سپس به همان هویزه منتقل شد و در آنجا دفت شد.
به نظر میرسد مادرتان در شخصیت شهید علم الهدی تاثیر زیادی داشتهاند، از شخصیت این بانوی بزرگوار برایمان بگوئید
مادرم از سال 1342 با مبارزات خانواده ما آشنا شده بود در سالهای بعد که خودمان در دهه پنجاه در تظاهرات علیه رژیم شاه میرفتیم مانع نمیشد. با جبهه رفتنها هم کنار آمده بود و خود او مشوق هم میشد.
مادر ما در طول هشت سال جنگ تحمیلی در اهواز ساکن شده بود و حاضر نمیشد به شهر یا استان دیگری برود. قبل از شهادت حسین ما برای زیارت به قم رفته بودیم و در آن سفر به منزل آیت الله جنتی که آن موقع امام جمعه اهواز بودند رفتیم.
آیت الله جنتی به مادرمان میگوید به شما مژده میدهم که بچههای رزمنده در هویزه عملیات داشتند و تعداد زیادی از عراقیها را اسیر کردند. مادرمان با شنیدن این موضوع شروع به گریه کردن میکند و میگوید حسین شهید شده است.
آیت الله جنتی و ما به مادر میگفتیم این چه حرفی است که میزنید هنوز که خبری ندادهاند و مادرم در جواب گفت همانطور که ما اسیر گرفتهایم حتما شهید هم دادهایم.
به اهواز که برگشتیم مادرمان گفت شب قبل از اینکه به منزل آیت الله جنتی برویم خواب پدرتان را دیدم که تخت سفیدی را آماده کرده بود به او گفتم این تخت برای کیست و او میگفت بعدا میفهمید این تخت برای چه کسی است؛ مادرم میگفت من مطمئنم حسین شهید شده است.
بعد از این عملیات، عراق منطقه را محاصره کرده بود و هویزه را باخاک یکسان کرد ما اطلاعی نداشتیم که حسین شهید شده یا اسیر ولی مادرمان مرتب با تاکید میگفت حسین شهید شده. بعد از آزادسازی خرمشهر و بقیه مناطق خوزستان، ما پس از سه سال پیکر حسین را به همراه دیگر شهدا پیدا کردیم و در همان جا(دشت هویزه) به خاک سپردیم.
آن شبی که خبر شهادت حسین به ما رسید، حضرت آیت الله خامنهای، همراه چند نفر به خانهمان آمدند. آقا که نشسته بودند، دایی ما خاطرهای از مادرمان گفتند که یکی از شاگردان حسین به نام «رضا پیرزاده» شهید شده بود، همه متحیر بودند که چگونه این خبر را به مادرش اطلاع دهند به همین دلیل به مادر شهید علم الهدی گفتند خبر شهادت را به مادر رضا پیرزاده بدهد.
مادرمان وقتی منزل پیرزاده میرود پس از سلام و احوال پرسی از مادر شهید «پیرزاده» قرآن طلب میکند. وقتی قرآن را به مادرمان دادند، چند دقیقه قرآن خواند و به مادر شهید پیرزاده گفت: این امانتی که به من دادی خدمت خودت باشد.
پس از چند دقیقه مادرمان میگوید خب حاج خانم همان طور که شما قرآنی را به من امانت دادی و من آن را به شما برگرداندم؛ خداوند هم به شما امانتی داده و الان امانت خود را پس گرفته است. این خاطره سبب شد که مقام معظم رهبری مادرمان را تحسین کند.
البته مادرمان در محافل خصوصی، جبههها و مدارس به عنوان مادر شهید حاضر میشدند و سخنرانیهای زیادی میکردند.
به نظرتان برگزاری این یادوارهها که هر ساله در مزار شهدای هویزه برگزار میشود چه تاثیر و نتیجهای دارد؟
یادوارهها موثر هستند و همانطوری که مقام معظم رهبری فرمودند زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. برای مثال یکی از مقامات حزب الله لبنان که سفری به کشور ما داشتند صحبت از شهید علم الهدی میکرد و میگفت ما مقاومت را از شهید علم الهدی یاد گرفتیم.
شهدای ما برای خدا گام برداشتند و کارهایی که برای خدا انجام شود، ماندگاری دارند. در حقیقت برگزاری یادوراهها برای شهدا سبب نهادینه کردن فرهنگ ایثار و شهادت برای نسلهای آینده است.
شما همانطور که فرمودید با شهید علم الهدی رابطه نزدیکی داشتید، به نظرتان اگر ایشان در میان ما بود برای قشر جوان و دانشجو چه پیام و سخنی داشتند؟
من پاسخ این سئوال شما را با خاطرهای میگویم. روزهای ابتدایی جنگ، بچههای عرب خوزستان به ارتش عراق شبیخون میزدند و بعضی شبها نمیتوانستند کاری کنند و دست خالی باز میگشتند. این دست خالی بازگشتن سبب میشد برخی از بچههای ما اظهار خستگی کنند.
حسین با گفتن تاریخ حوادث زمان پیامبر(ص) به آنها میگفت ما باید تکلیف خودمان را ادا کنیم و به کسی که میخواهد به اسلام آسیب وارد کند ضربه بزنیم. مهم این است که ما تکلیفمان را به خوبی انجام دهیم.
بحث شناخت تکلیف و ادای تکلیف برای شهید علم الهدی خیلی مهم بود. روزی جنگ با نیروهای بعثی عراق تکلیف بود و امروز مقابله با جنگ نرم و شناخت دشمن تکلیف است. امروز باید تکلیفها را بشناسیم و انجام دهیم.
حسین پس از اانقلاب به روستاهای مرزی ایران میرفت و کمکهایی میکرد و گاهی پیش میآمد که به روستاهای عراق هم کمک میکرد. یکی از دوستان به او میگفت اینجا که کشور ما نیست. حسین به او میگفت چه فرقی میکند، مسلمان که هستند.
دانشجوی امروز باید بصیرت داشته باشد و دشمن شناس باشد و مقاومت در برابر استکبار را در پیش بگیرد و این درسی است که دانشجویان باید همیشه به یاد داشته باشند.
اگر انسانها گرفتاریهای متعدد نداشتند گرفتاریهای فراوانی برای دیگران و حتی خودشان فراهم میکردند!
خدا خیلیها را با گرفتاریهایی که برایشان پیش میآورد کنترل و محافظت میکند؛
خوش به سعادت کسانی که اگر گرفتار نبودند بیشتر به دیگران خدمت میکردند و گرفتاری دیگران را بیشتر برطرف میکردند.
برخی از محورهای سخنان افسر سابق نیروی دریایی آمریکا در دانشگاه شهید باهنر کرمان:
سرمایه دارانی که به منابع بینهایت پول دسترسی دارند دنیا را اداره میکنند
هدف اسرائیل ایجاد هرج و مرج در دنیاست
آزادی در آمریکا دروغ بزرگی است
عصبانی میشوم که ایران این ناعدالتی (برجام) را پذیرفته است
عدهای نمیگذارند نامه رهبر ایران به جوانان اروپایی برسد
سرمایه داران آمریکایی پولهای کثیف خود را وارد ایران میکنند تا بتوانند ماهیت انقلاب شما را تغییر دهند
واکنشی جز تحسین در مقابل سخنان رهبر شما ندارم/ ایشان بسیار صادق و هوشمند هستند
شعار مرگ بر آمریکا برای شما معقول است/ کسانی که مخالف این شعار هستند ببیند آمریکا در کشور ایران چه کرده است
این موضوع را هم بدانیم که
سردمداران آمریکا و اسرائیل هیچ چیز جز عروسکهای خیمه شب بازی نیستند، آنها پول
گرفتهاند تا حرف آن عده خاص را که از طریق مشاورانشان به آنان منتقل میشود را
گوش دهند و این موضوع نفوذ اسرائیل در آمریکا نیست، بلکه نفوذ بانکداران است که
همه جا را در دسترس دارند؛ انگلیش، فرانسه، بلژیک و خیلی کشورهای دیگر.. و بلکه
همه جا را دارند بانکداران اداره میکنند؛ و اسرائیل بستر مناسبی برای این کار
آنان است.
گروه سیاسی - رجانیوز: کنس کیاف افسر ارشد سابق نیروی دریایی آمریکا در همایش «استکبارستیزی» که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در تالار وحدت این دانشگاه برگزار شد، در پاسخ به سئوال یکی از دانشجویان در رابطه با مقایسهی قدرتهای نظامی ایران و آمریکا گفت: نکته ای که در رابطه با آمریکا باید بدانید این است که آنان هزاران بمب اتمی دارند.
به گزارش رجانیوز، کیاف با بیان اینکه در این کشور دیوانگانی وجود دارند که میتوانند مردم ایران و حتی مردم دنیا را نابود کنند، گفت: پس باید گزینه حمله نظامی آمریکا را با وجود اینگونه افراد دیوانه در آمریکا جدی گرفت.
کی اف با اشاره به اینکه استفاده از بمبهای اتمی خفیف و اورانیومی ضعیف شده در مورد تایید همگان است، بیان داشت: این کارها دیوانگی است؛ اما باید در نظر گرفته شوند، شکی ندارم که اگر آمریکاییها وارد ایران شوند آنها را شکست خواهید داد؛ چون شما حق هستید و اعتقادات محکم و مناسبی دارید؛ اما آمریکاییها چیزی جز دروغ ندارند.
هر روز در آمریکا ۲۳ سرباز خودکشی میکنند
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران افسر ارشد سابق نیروی دریایی آمریکا افزود: این همان دلیلی است که سربازان آمریکایی بعد از بازگشت از جنگها خودکشی میکنند، چون میبینند که برای دروغ جنگیدهاند، خوب است بدانید که در هر روز در آمریکا ۲۳ سرباز خودکشی میکنند.
وی تاکید کرد: ایران بخاطر عقاید و تفکراتی که دارد قویتر است و بعد معنوی و روحانی قویتری دارد که میتواند به آنان کمک کند.
کی اف در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه چرا در خود آمریکا نماندید و همانند بقیه فکر نکردید؟ گفت: من دید خاصی نسبت به جهان دارم؛ همه انسانها با هم خواهر و برادر هستند؛ وقتی میدیدم که افراد زیاد توسط کشور من بیگناه کشته و شکنجه میشوند، حضور برای این این کشور آرام و راحت نبود.
وی افزود: من نمیتوانم ببینم که مردم توسط کشورم کشته میشوند. من نمیتوانم این را بپذیرم و البته مشکل ما همینجاست که خیلیها به دنبال زندگی آرام هستند؛ بحث احترام متقابل است، باید همانطور که میخواهید با شما رفتار کنند با دنیا رفتار کنید.
ISIL یعنی نیروی امنیتی مخفی اسرائیل
افسر ارشد سابق نیروی دریایی آمریکا در پاسخ به سئوال دیگری در رابطه با اینکه دید شما و مردم آمریکا نسبت به اسلام چیست، توضیح داد: من نگاهم به اسلام مثبت است؛ اما همانگونه که میبینیم برخی مسیحیان تنها ادعای مسیحی بودن میکنند در مسلمانان هم همینطور است؛ داعش از این نوع است.
کی اف با اشاره به اینکه اگر ISIL را به گونهای دیگر معنی کنیم میشود نیروی امنیتی مخفی اسرائیل، بیان داشت: اسرائیل به مجروحین داعش کمکهای درمانی میرساند و خودشان هم اذعان دارند که از آنان حمایت میکنند و به آنان کمک میدهند.
وی ادامه داد: زمانی که داعش و القاعده و غیره برای موساد و CIA کار میکنند مسلم است که به اسرائیل حمله نمیکنند و فقط مسلمانان و مسیحیان را میکشند، سیاستهای آمریکا به گونهای است که ایران را پس میزند و در حال پیوستن به عربستان است.
افسر ارشد سابق نیروی دریایی آمریکا بیان کرد: وقتی که قیاس میکنیم میبینیم آمریکا ایران را که دموکراسی و تمام شرایط خوبی که دارد کنار میزند و به عربستانی که حتی زنان در آن اصلا حق و حقوقی ندارند نزدیک میشود ما در غرب القاعده و داعش را ایجاد کردیم، پول دادیم حمایت کردیم آمورش دادیم که این کارها همه به صورت مستند موجود است.
کمپینی به راه افتاده که مسلمانان را بسیار بد و زشت نشان میدهد
وی با اشاره به اینکه کمپینی به راه افتاده که مسلمانان را بسیار بد و زشت نشان میدهد تا جنگی بین تمدنهای غربی و اسلامی بوجود آید، توضیح داد: از کشورهای خلیج فارس برای ساختن آدمهای خون آشام داعش استفاده شده است تاچهرهای از مسلمانان در غرب شاخته شود که بیانگر دشمنی با غرب و جنایتکار باشد.
کی اف خاطر نشان کرد: پس مسلمان حقیقی و مسلمان فیک و جیره خوار متفاوت است و ما این را میدانیم؛ اما ذهنهای مردم غرب شستشو داده شده و تصویر بدی را از مسلمان ایجاد کردهاند.
سرمایه دارانی که به منابع بینهایت پول دسترسی دارند دنیا را اداره میکنند
وی در پاسخ به سئوال دیگری در رابطه با چرایی تامین امنیت و منافع اسرائیل توسط آمریکا و دلیل نفوذ این کشور در ایالات متحده اینگونه پاسخ داد: افرادی که کنترل پولها را در دست دارند در دنیا حکم رانی میکنند.
افسر ارشد سابق نیروی دریایی آمریکا بیان داشت: شما فکر میکنید این افرادی که سرمایه دار هستند و پولدارند کسانی هستند که چند میلیارد دلار دسترسی دارند؛ خیر آنها به منابع بینهایت و بیپایان پول دسترسی دارند و حال تصور کنید که این دسترسی به پی نهایت پول به چه میزان برای شما قدرت ایجاد میکند.
وی افزود: این سیستم فاسد به گونهای است که بالا و پائین را تغییر داده است؛ افراد محترم و کاردرست را به پایین فرستاده و سیاست مداران فاسد و بیاخلاق را بالا برده است؛ افراد خوب یا کشته میشوند و یا در زندان به سر میبرند این دنیای فاسد در دست افرادی است که پول بینهایت دارند.
هدف اسرائیل ایجاد هرج و مرج در دنیاست